یادش بخیر:
معلم ریاضی: چرا ریاضی نخوندین؟
بچه ها: چون امتحان عربی داشتیم.
.
.
.
معلم عربی: چرا عربی نخوندین؟؟؟
بچه ها: چون امتحان ریاضی داشتیم :))
آب کافی، خاک حاصلخیز، آب و هوای مناسب
.
.
.
.
.
.
.
لامصب جواب نصف سوال های جغرافی همینه! :|
یه روز سه تا مرغو تو مدرسه ی مرغ ها می گیرن می برن دفتر.
به اولی میگن تو چیکار کردی؟
میگه من آدامس خوردم.
به دومی میگن تو چیکارکردی؟
میگه من شلوغ کردم.
به سومی میگن تو چیکارکردی؟
میگه من عکس خروس تو جیبم بود. (خخخخخ)
یاد اون روزها بخیر. وقتى من بچه بودم، مادرم یک تومن به من مى داد و مرا به فروشگاه مى فرستاد و من با ٣ کیلو سیب زمینى، دو بسته نان، سه پاکت شیر، یک کیلو پنیر، یک بسته چاى و دوازده تا تخم مرغ به خانه برمى گشتم.
اما الان دیگه از این خبرها نیست... !
همه جا توى فروشگاه ها دوربین گذاشته اند:)))))
همیشه تو مدرسه عاشق اونایی بودم که موقع حل تمرین داوطلبانه میرفتن پای تابلو و میذاشتن ما یه نفس راحتی بکشیم!
توجه کردین؟ هر دبیری که می خواد با کشیدن شکل درسو توضیح بده می گه حالا من زیاد نقاشیم خوب نیس!
حرفی که همه ی معلما جلسه ی اول میزنن:
«موقع درس جدی ام ولی موقع شوخی خودم باهاتون میگم و می خندم»
ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺩﻭﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻧﺎﺭ ﻣﯿﮕﻦ: "ﺑﺎ ﻧﻈﻢ ﻭ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﯾﮑﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ" که ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺩﻭﻧﻪ ﻫﺎﯼ مثلن ﺫﺭﺕ ﺷﻠﻮﺍﺭﮎ ﭘﻮﺷﯿﺪﻥ ﺗﻮ ﮐﻮﭼﻪ گل کوچیک ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﻦ !
زنگ تفریح اسمش زنگ تفریح بود...
ما که همش داشتیم مشقای زنگ بعد رو مینوشتیم !
دیدی درد نداشت؟
جمله نوستالژیک پدر و مادرها بعد آمپول زدن به بچه هاشون!
دقت کردین معلما وقتی چند تا نکته میگن تو دفتر بنویسیم
بعدش میگن چند تا نکته شد هرکی یه چیزی میگه؟؟
یادش بخیر هروقت تو کلاس هر اتفاقی میفتاد،
مینداختیم گردن شیفت مخالفی ها !
ولم کن تا ولت کنم !
جمله ای استراتژیک در زمان دعواهای بچگی !
یادش بخیر یکی از ترسناک ترین جملات دوران مدرسه: یه برگه از کیفتون بیارید بیرون !
یادش بخیر سر صف پاهامونو ۱۸۰ درجه باز می کردیم تا واسه رفیق فابریکمون جا بگیریم !
بچه های نسل امروز هیچوقت رابطه نوار کاست رو با خودکار بیک نمیفهمن…
یادتونه چقدر حرص میخوردیم وقتی روز تعطیل رسمی با جمعه تداخل داشت؟؟؟
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااای چقدرنوستالژیک بود